گفت : دارم میمیرم !
★★★این جا همه چی درهمه★★★
جک_داستان_جملات زیبا_طنز_...
یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, :: 22:59 :: نويسنده : عقل کل

گفت : من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم ! به خودم گفتم “تا کی منتظر مرگ باشم ؟” ؛ خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون و مثل همه شروع به کار کردم ؛ خیلی مهربون شدم ، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد ؛ با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن ! آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه … سرتو درد نیارم ، من کار میکردم اما حرص نداشتم ؛ بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم ، ماشین عروس که میدیدم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم ، گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب و کتاب کنم کمک میکردم ، مثل پیرمردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم … الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد ولی حالا سوالم اینه که من فقط به خاطر مرگ خوب شدم ؟؟؟ آیا خدا این خوب شدن رو قبول میکنه ؟

گفتم : آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه …
آروم آروم خداحافظی کرد و همینجوری که داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری ؟
گفت : معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز !!!
با تعجب گفتم : مگه بیماریت چیه ؟
گفت: بیمار نیستم !
هم کفرم داشت درمیومد و هم از تعجب داشتم شاخ درمیاوردم ، گفتم : پس چی ؟
گفت : فهمیدم مردنیَم …
رفتم دکتر گفتم میتونید کاری کنید که من نمیرم ؟ گفتن : نه !
گفتم : خارج چی ؟ و باز گفتن : نه !
خلاصه ما رفتنی هستیم کِیِش فرقی داره مگه ؟
و با لبخندی رفت …


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 47
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 178
بازدید کل : 44851
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1